امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

کوری اجتماعی


کد خبر: 531
زمان انتشار: 24 دی 1399 - 09:19 قبل از ظهر
«همه کورند. تمام شهر، تمام مملکت کورند. کسی نمی‌بینید. اگر هم ببیند از ترس بینا بودنش خود را به کوری میزند.» ساراماگو
زندگی ما با قالب ارتباطات اجتماعی در بسترهای زندگی شهری دچار مشکلات و مصائب بیشماری شده است. از فقر تا فحشا، از فساد فردی تا سیستماتیک، از ترافیک و آلودگی های هوا و زمین تا دیگر مسائل اجتماعی از قبیل شکاف نسل ها.
اما دردی که امروزه جامعه ما با آن مواجه شده است «کوری اجتماعی» است. کوری اجتماعی به بیماری ای اطلاق می شود که افراد تشکیل دهنده جامعه اجتماعی به حدی از بی تفاوتی در جامعه رسیده اند، که حاضرند با همه ی مشکلات تحمیلی بر زندگی آنها، به آسانی کنار آمده و در این میان با ‘خوگرفتگی اجتماعی’ به مشکلات، از یک زندگی سالم باز بمانند.
در حالت طبیعی اگر فرد نسبت به مشکلات اطرافش حساس نشود و معضلات اجتماعی همچون بیکاری، فقر، خودکشی، طلاق، کودک همسری، قتل های ناموسی، رانت خواری، افسردگی، بحران هویت، فساداداری، نابرابری و تضاد طبقاتی، تورم لجام گسیخته، کمبود ارزاق حیاتی و در سطح کلان تر، بحران های سیاسی در اطراف خود را مشاهده کند و تاثیرات آن را بر روی زندگیش حس نماید؛ اما نسبت به علل پیدایی آنها بی تفاوت بوده و به دنبال رفع و درمان آنها نباشد، این وضعیت که فرد چشم خود را بر روی حقایق جامعه ببندد و بی تفاوتی در پیش گیرد، ‘کوری اجتماعی’ قلمداد میشود.
کوری اجتماعی مسری است. یعنی فرد مبتلا، بی انگیزگی خویش را به راحتی به سایر شهروندانِ در تعاملِ با خود، منتقل و ایشان را مبتلا می سازد و این کوری در بین عموم نهادینه شده و بازتولید اجتماعی می شود و در نهایت جامعه ای بی تفاوت و کور، ماحصل آن است.
جامعه کور نسبت به بحران ها بی تفاوت است. ظلم و تبعیض و تضاد را هضم می‌کند و در مقابل تغییرات، ابداعات، خلاقیت و نوآوری مقاومت میکند. در حالت انجماد فکری و بن بست عقلانی بسر می‌برد و برای برون رفت از وضع موجود تلاش و کوششی نمی‌کند یا اصطلاحا به “هرچه پیش آید، خوش آید” اکتفا می کند و به خود، رسمِ قناعتِ بی دلیل می آموزد.
جامعه کور در مقابل افراد بینا و مطالبه گر حساس است و از آنها دوری میکند. گاهی هم از سر اکراه و اجبار، اندکی همراهی می‌کند . در واقع رفیق نیمه راه است و در نیمه راه یا حتی ابتدای حرکت یا می ایستد یا به عقب باز میگردد.
راه درمان :
به نظر نگارنده جامعه کور، و کوری اجتماعی، تنها با آگاهی یافتن از جایگاه خود و آگاهیِ راستین پیدا کردن، علاج می یابد. فرد و اجتماعِ مبتلا، باید در ابتدا قبول کند که دچار کوری اجتماعی شده است. این مرحله پذیرش سخت است و فرد را دچار بحران هویتی و فکری و حتی مرامی و ایدئولوژیکی میکند. سپس بینایان جامعه (مطالبه گران)باید او را به جایگاه حقیقی اش آگاهی راستین بخشند تا بفهمد شایستگی زندگی بهتری را  دارد. آنگاه فرد نسبت موضوع ها و مسائل اطرافش حساسیت بیشتری بخرج می دهد و در نهایت مطالبات خود را مطرح میکند. با این رویه جامعه ی کور به جامعه ای بینا و حساس تبدیل خواهد شد که نتیجه ی آن کاهش مشکلات و معضلات اجتماعی می‌باشد و بهبود همبستگی جامعه مدنی و ملی را در پی خواهد داشت.
یونس رفیعی منجزی
 کارشناس ارشد جامعه شناسی
عضو حزب جمهوریت ایران اسلامی در استان خوزستان

نوشته شده توسط:

اشتراک گذاری