امروز یکشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳
دبیرکل حزب جمهوریت:

امام مخالف فعالیت‌های برون مرزی سپاه بود/ به بهانه «خالص سازی» دارند پاک‌ها را کنار می‌زنند/ بگذارید برای یک ماه خود مردم کشور را اداره کنند


منتجب نیا در جلسه شورای مرکزی حزب جمهوریت ایران اسلامی که روز جمعه، سوم آذرماه، به صورت حضوری و مجازی تشکیل شد، گفت: ما در دوره دوم مجلس، اساسنامه سپاه را تصویب کردیم و مجلس هم تصویب کرد و سپاه را ساماندهی کردیم. یکی از کارهایی که کردیم این بود که اولاً واحد اطلاعات سپاه را از سپاه گرفتیم، چون ما وزارت اطلاعات داريم و معنی ندارد که سپاه واحد اطلاعات داشته باشد و فقط مى تواند درون خودش و براى نيروهاى خودش چنین قسمتی داشته باشد. ما وزارت اطلاعات داریم اما امروز اینها برخلاف آن اساسنامه دارند فعالیت می‌کنند.
کد خبر: 1715
زمان انتشار: 9 آذر 1402 - 13:36 بعد از ظهر

به گزارش روابط عمومی حزب جمهوریت ایران اسلامی، آیت الله رسول منتجب نیا دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی در جلسه شورای مرکزی حزب متبوع خود گفت: نا این لحظه بیش از ۱۳ هزار نفر از مردم در غزه توسط رژیم سفاک اسرائیل به شهادت رسیده اند اما امیدواریم این اتش بس، موقت نباشد و این خونریزی ها پایان پیدا کند. ما نه تنها در مورد فلسطینیان بلکه از خود صهیونیستها ولو که متجاوزند اگرکشته شوند ناراحت می شویم. این مشکلات از زیاده خواهی صهیونیستهاست. از ابتدا اشغال بخش زیاد فلسطین تصادفی نبوده است. بلکه در آن سال و در قلب و جوار قبله نخستین مسلمانان این مشکل را ایجاد کردند، هدفشان این بود که این رژیم پایگاهی برای قدرتها باشد. تاریخچه پیدایش صهیونیست را بخوانید. پروتکل هایشان را که در آن جلسات قسم خوردند، خیلی عجیب است… . اینان از نیل تا فرات را ملک آبا و اجدادی خود می دانستند. من از قبل از انقلاب اینها را می شنیدم، واقعاً متاثّر می شوم، ولی این اندیشه خود به خود به وجود نیامده، صاحبان فلسطین اساتید، نخبگان و اندیشمندان بزرگی داشته، مسأله یهود و نصاری و مسلمان نیست. اینها مدعى مالکیت از نیل تا فراتند و تمامى سرزمینها را ملک خود مى دانند و معتقدند در این مسیر هر مانعى وجود دارد، باید برداشته شود. نه تنها کشورها بلکه اندیشمندان، نخبگان و … و این مسأله از ابتدا هم مسأله یهود و نصاری و اسلام نبوده، بلکه مسأله ابرقدرت ها است و امروز هم چنین موضوعی ادامه دارد. صهیونیست ها امروز در بخش هاى زیادى از کل جهان پخش و منتشر شده اند و هدف این بوده که اسرائیل کمینگاه و پایگاهى براى قدرتهاى غربى باشد و متاسفانه رؤساى کشورها نیز مانند شاه ایران( محمدرضا ) تسلیم این نقشه شوم شده اند. مسأله اسرائیل یک مسأله حیاتى براى مسلمانان منطقه است و این یک نقشه دقیق و حساب شده است که توسط صهیونیست در حال اجراست.

دبیرکل حزب جمهوریت ادامه داد: اما موضوعى که این روزها مطرح است بحثی است که امام در این مورد مطرح می کردند قطعاً بحث یهودی ستیزی نبود و بحث محو اسرائیل که گاهى به حضرت امام نسبت مى دهند نبوده است. نظر حضرت امام، یهودى ستیزى نبود، بلکه یهودیان در گذشته به همان نسبت آزادى مسلمانان، آزاد بوده اند. نظر امام معطوف به این نقشه صهیونیستى بوده و مى فرمودند اگر مسلمانان کشورهاى مسلمان هر کدام یک سطل آب روى اسرائیل بریزند اسرائیل را آب خواهد برد. اگرچه احمدى نژاد این موضوع محو اسرائیل را به ایشان نسبت داد اما امام چنین نظرى نداشتند. در واقع فقط انقلاب اسلامی و در رأس آن رهبر کبیر انقلاب بود که در برابر این نقشه شوم و خطرناک صهیونیزم ایستاد و دست آنان را خواند و موفق هم شد. به هر حال نام گذارى روز قدس، حمایت از مردم لبنان و قیام علیه متجاوزان و حمایت های مالی و غیر مالی از مقاومت در این جهت بود که جلوى این خطر را بگیرند. بحثی در همین رابطه داریم که در قانون اساسی حداقل در دو قسمت و در دو اصل، که بحث حمایت از مستضعفان و مظلومان جهان مطرح شده، آیا منظور از حمایت، حمایت فیزیکی -تسلیحاتی و اعزام نیرو و امثال ذلک است؟ خیر! قانون اساسی به ما اجازه نمى دهد در سرنوشت کشورهای دیگر دخالت کنیم و حمایت را باید به شکلی معنا کنیم که دخالت در کشورها و در سرنوشت آن ملتها نباشد. امام هم چند بار فرمود صدور انقلاب به معناى اعزام نیرو نیست به معناى صدور آرمانهاى انقلاب است که متاسفانه حتى در داخل کشورمان هم آرمانها به دست فراموشی سپرده شده است.

منتجب‌نیا افزود: چند نمونه خدمت شما عرض کنم؛ سپاه پاسداران یک واحدى داشت بنام نهضت‌های آزادی بخش و یک زمانی هم آیت الله منتظری من را مأمور کرده بودند که نظارت کنم بر این واحدها که من مشاهده کردم این بخش از سپاه آن قدر وضعیتش خراب است که قابل اصلاح نیست. مهدی هاشمی هم رئیس این واحد نهضت ها و جزو سپاه بود. ولی امام به شدت مخالف این قسمت و کار آن بود. مرحوم آیت الله منتظری طرفدار این قضیه بود وخودش جزو بنیانگذاران آن بود ولی امام آن را قبول نداشت. حتی من شنیدم در جلسه ای که شورای مرکزی سپاه با امام ملاقات داشتند ایشان به مسئول آن واحد بی اعتنایی کرده اند واین نشان دهنده آن است که راجع به این مسأله نظر مثبتی نداشته اند. ما در دوره دوم مجلس که در کمیسیون دوم دفاعی بودیم و اقای روحانی هم بود و ما اساسنامه سپاه را تصویب کردیم و مجلس هم تصویب کرد و سپاه را ساماندهی کردیم ، یکی از کارهایی که کردیم این بود که اولاً واحد اطلاعات سپاه را از سپاه گرفتیم، چون ما وزارت اطلاعات داریم و معنی ندارد که سپاه واحد اطلاعات داشته باشد و فقط مى تواند درون خودش و براى نیروهاى خودش چنین قسمتی داشته باشد. ما وزارت اطلاعات داریم اما امروز اینها برخلاف آن اساسنامه دارند کار انجام می دهند. بنا بود واحدى که واحد تبلیغاتی است در بیرون سپاه نباید فعالیت داشته باشد و تازه در درون خودش هم تحت نظر امام و فرماندهی، آن هم نسبت به پرسنلشان انجام دهند. یکی از کارهای دیگری که انجام شد حذف واحد نهضت‌های آزادیبخش بود. شما اگر واحدها ( در اساسنامه) را نگاه کنید آن واحد حذف شده است. مرحوم شهید محلاتی عضو کمیسیون دفاع بود و رابط بین ما و حضرت امام. نظرات امام را به ما منتقل می کرد و نظرات و پیشنهادهای ما را خدمت امام. امام به شدت طرفدار این قضیه بود که این واحد باید حذف شود. من خودم به شدت موافق این نظر بودم که کارگروهی هم تشکیل شد و ما آمدیم این واحد را حذف کردیم.گفتیم دخالت کردن سپاه در کشورهای دیگر ممنوع است. البته می دانید که بعد از رحلت حضرت امام، سپاه قدس با عرض و طول بسیار بیشتر جایگزین همان واحد شده است. خوب در زمان حضرت امام این انجام شد و امام می گفت سپاه در درون کشور موظف است و وظائف آن هم مشخص است، نه آن که در خارج از کشور فعالیت داشته باشد، بلکه فقط برای پرسنل خودش و نه دخالت در کشورهای دیگر. این مطلب خیلی مهم است و الان بعضی که دارند این شعارها را می دهند که ما باید برویم و بجنگیم و گاهی هم از امام مایه می گذارند، از نظر شرعی و قانونی بدانند که این مسأله درست نیست؛ این کار نه شرعی است و نه قانونى. قانون اساسی اگر می گوید حمایت از مستضعفان و آزادیخواهان، منظور همان حمایت فرهنگی است، همان که تظاهرات بشود. زمان حضرت امام و آیت الله منتظری که روز قدس تشکیل شد و أمثال آن، اما این که بلند شوند و بروند در آن کشورها ،این معنا ندارد. نه امام نظرش این بوده و نه قانون اساسی این را می گوید.

منتجب نیا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: قضیه رد صلاحیت های گسترده ای که این روزها هم فصلش است و این بار ابتکار عملی هم انجام داده اند که نمی دانیم توافق کرده اند یا اینکه خواسته اند دولت را در مضیقه قرار بدهند، یا یک توافق پشت صحنه بود و می خواسته اند حیثیت شورای نگهبان را بازسازی کنند. رد صلاحیت ها را بیشتر توسط هیات اجرایی انجام داده اند. البته هنوز هم مشخص نیست هیأت بازرسی شورای نگهبان باز هم آنها را رد می کند یا می خواهد یک کمی کوتاه بیاید. ولی این که هیأت اجرایی رد صلاحیت فله ای بکند واقعاً جای تعجب است. آن هم در این شرایطی که کشور نیاز به اتحاد و انسجام دارد و همه می گویند در انتخابات شرکت کنید و اتحاد و حضور حداکثری پای صندوق داشته باشید، می آیند نایب رییس مجلس را که وزیر بوده در دوران جنگ (دکتر پزشکیان) را رد صلاحیت می کنند. آخر کدام عقل و منطق می پذیرد؟ این کار و حرکت شما نباید با یک منطقی سازگار باشد؟ حالا خدا می داند لیست آن ها را. تعداد اندکی از چهره های شاخص هم که ثبت نام کرده اند حتی بعضی که مثل مهندس یعقوبی (که سابقاً نماینده هم بوده اند) از جمع ما تایید شده اند، معلوم نیست چه سرنوشتی برایشان است و ان شاء الله که تایید شوند ولی قبلاً که نمی گذاشتند، یا آقای دکتر رهبرنیا که یک چهره علمی و زحمت کش است را هیات اجرایی شیراز رد کرده است، به چه دلیل؟ چه کرده بوده؟! به شما جسارت داشته؟! دارد به جامعه خدمت می کند. خوب این کارها زشت است. چه کسی به اینها اجازه می دهد که با این افراد برخورد کنند؟ واقعاً این چه عقل و منطقی است؟ کدام منطق از این حمایت می کند که در یک کشوری، نخبگان آن را مدام به مسلخ بکشانند؟ مدام اساتید را از دانشگاه بیرون بریزند و بگویند فلانی ضد ولایت است، اگر کاندیداست حذفش کنند، خوب می خواهید چه کسی را باقی بگذارید؟! می خواهید مملکت را با چه کسانی اداره کنید؟ من نمی دانم!  می خواهند چه کار کنند با این مملکت و این ملت؟ آن وقت ادعا می کنند که ما می خواهیم مردم حضور داشته باشند! حضور داشته باشند که به چه کسی رأی بدهند؟! نخبگان را به هانه های مختلف حذف می کنید. دولتتان هم که دولت عجیب و غریبی است که جزو اعجوبه های تاریخ است، خوب می خواهند مردم بیایند به چه کسی رأی بدهند؟! انتظار هم دارند و به ما هم پیغام می دهند که بیایید جلسه بگیریم و ..، من گفتم آخر برای چه جلسه بگیریم؟ اول برادریتان را ثابت کنید، شما آیا اصلاً می خواهید مردم پای صندوقها باشند؟ من بعید می دانم به جز یک جمع معدودی، بقیه نمی خواهند مردم پای صندوق ها باشند و چه بسا عمداً کاری می کنند که مردم شرکت نکنند. ریش و قیچی هم که در دست خودشان است و احتمالاً یک رقمی به هر حال برای حفظ اسلام و مسلمین اعلام می کنند تا قضیه را تمام بکنند.

نماینده امام خمینی در شهربانی کشور با اشاره به بحث خالص سازی و عواقب آن برای کشور نیز گفت: خالص سازی یک بدعت است، یک عده افراد بیگانه از انقلاب، از راه رسیده و چه بسا بسیاریشان اعتقادی به امام و انقلاب و أمثال آن نداشته اند و در صف مقابل امام بوده اند، اینها می خواهند خالص سازی کنند! خالص سازی یعنی چه؟ خالص به این معناست که می خواهند آلوده ها را کنار بگذارند، نه آن که پاکان را بگذارند کنار و آلوده ها را نگه دارند. شما دارید پاکدامن ها را کنار می گذارید اساتید مبرز و مفید را کنار می گذارید، این خالص سازی نیست؛ این ناخالص سازی است. به قول شاعر «یوسف از دامان پاک خود به زندان می رود» نه به خاطر آلودگی. در قرآن آمده که قوم لوط از عبارت«أخرجوا» در داستان حضرت لوط برای ایشان استفاده می کنند: «أخرجوا آل لوط من قریتکم؛ إنهم أناسٌ یتطهرون» یعنی حضرت لوط و خانواده اش را از شهر بیرون کنید، چرا که اینها می خواهند پاک باشند. پاک ها را می خواهید بیرون بریزید اسمش را نگذارید خالص سازی! بگویید ناخالص سازی! آلوده سازی! کشور در اختیار اختلاسگرها باشد! در اختیار آدم های پخمه باشد! در اختیار آدم های بی سابقه باشد! چند بار شما اقدام کرده اید و شکست خورده اید؟ یک بار؟ دو بار؟ شما چند سال است دارید وقت مملکت را صرف این قضیه می کنید؟ آمده اید حجاب اجباری درست کرده اید و برده اید در پستو و قانون تصویب کرده اید و شورای نگهبان شما هم به آن اشکال گرفته! و هنوز به تصویبش نرسیده. شنیده ایم بعضی مراکز آموزشی آمده اند تفکیک جنسیتی کرده اند؛ کلاس دخترها را جدا! کلاس پسرها جدا! اخیراً گزارش داده اند در دانشگاه آزاد ( این که همه واحدها بوده یا بعضی از واحدها، مشخص نکردند ) گفته اند دستگاه‌های فیلمبرداری را تقویت کنند و دانشجویان و اساتید را زیر نظر قرار دهند. اساتید باید به دانشجویان تذکر بدهند، اگر تذکر ندادند، هم باید با استاد برخورد بشود و هم با دانشجو! این رسم دانشجو پروری و رواج دادن علم و دانش است؟! من یادم افتاد یک آقایی که مرحوم شد و اسمش را نمی برم و در یک شهری امام جمعه بود در یک فصلی که مرتجعین آمده بودند و داشتند افکار ارتجاعی را رواج می دادند آن آقا هم در خطبه جمعه گفته بود که من طرح دارم؛ یک بار گفته بود باید پیاده روهای مردانه را از پیاده روهای زنانه جدا کرد! یک پیاده رو مخصوص مردان باشد، یک پیاده رو مخصوص زنان! از این خنده آورتر این بود که یک روز در خطبه جمعه گفته بود من پیشنهاد می کنم صدا و سیما برنامه خانم‌ها را از آقایان جدا کند و خانم‌ها هم دیگر نیازی نیست در آن برنامه حجاب داشته باشند، منتهی یک شرط دارد(!) که آقایان همگی قول بدهند وقتی برنامه خانم‌ها را نشان می دهند به تلویزیون نگاه نکنند!! باور کنید به این آقا باید مدال جهانی و المپیاد بدهیم از این نبوغی که دارند!!! بسیاری از آنانی که امروز در اداره کشور هستند از او هم مرتجع تر هستند. این مغز را از کجا آورده اید؟! آدرسش را به ما بدهید تا برویم سراغ آن! این تزها را ازکجا آورده اید؟! حتی آن تئوریسینی که داشتید و فوت شد این قدر مرتجع نبود، یک ذره می فهمید، شما دارید مملکت را به نابودی می کشانید با این حرکتهایتان.

این فعال سیاسی اصلاح طلب در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به پیشرفت اقتصادی مورد ادعای دولت گفت: می‌گویند تمام شاخص ها نشان می دهد که ما داریم پیشرفت می کنیم،(!) در فلان پیمان وارد شدیم(!) که معلوم نیست ته آن آیا به مردم چیزی می رسد یا نه، اما مدام دارند پز می دهند، روز به روز فشار روی مردم دارد بیشتر می شود. دفعه قبل گفتم: ای مسئولین! کمر مردم شکسته است و دارند فحش و بد و بیراه می گویند. باز هم عرض می کنم: دولت محترم! مجلس محترم! تو را به خدا قسم! بیایید یک بار مردم را آزاد بگذارید، یک ماه بروید در ویلاهایتان در کشورهای خارجی و استراحت کنید و بگذارید مردم خودشان کشور را اداره کنند؛ من یقین دارم مردم به مراتب کشور را بهتر اداره می کنند. چرا این اوضاع را بر سر مردم می آورید؟ نکته آخری را هم که عرض می کنم شفاف سازی است. شفاف سازی به معنای توضیح صادقانه و واقعی برای مردم بخصوص در مسائل مهم؛ مثلاً محل مصرف ثروتهای عمومی در کشور است که می گویید از امریکا این مقدار دریافت کردیم، از کره گرفتیم، جدیداً هم گفتند در راه است و دارد می آید؛ خیلی خوب! دستتان درد نکند! – البته اگر شما انجام داده اید یا نداده اید و دارید میوه اش را می چینید – ولی کجا می رود این پول‌ها؟ من نمی گویم دارید می خورید، ولی برای مردم توضیح بدهید این دلارهایی که وارد کشور می شود، این نفتی که می گویید دارد از کشور صادر می شود، پولش کجا می رود؟ شما که مدام دست گداییتان دراز است؟ دائم در حال فشار بر مردم هستید؛ بازنشسته دارد ناله می کند، شاغل ناله می کند، می گویند زندگی ما فلج شده است، اما شما می گویید پولدار شده ایم، خوب بگویید پول ها را دارید چه می کنید؟ مثل ما که نیستید که تریبون نداشته باشید، الحمد لله همه تریبونها دست خودتان است. اما صادقانه بگویید. دروغ نگویید. گزارش های دروغ که می آورند انسان احساس تأسف می کند. مردم را بیگانه می دانید. به سؤالات مردم پاسخ نمی دهید. دروغ نگویید. بگویید آوردیم و فلان جا مصرف کردیم. این شفافیت مسأله است. هر قدر هم ما گفتیم این طرح مولدسازی دارد باعث فساد می شود، این کلید بسیاری از مفاسد می شود؛ اما دارید انجام می دهید. خوب حالا پولهایش را دارید چه کار می کنید؟ امکاناتش را چه می کنید؟من نمی خواهم مدعی شوم که همه آن را دارید نوش جان می کنید؛ اما می گویم بیایید به مردم توضیح بدهید که در این چند ماهه اینقدر درآمد داشتیم این مقدار را صرف فلان پروژه و … کرده ایم؛ چرا نمی آیید شفاف سازی کنید؟ حالا شنیده شده شما به بعضی از کشورها لطف می کنید و حاتم بخشی می کنید، برای این که آمار صادرات نفتتان را بالا ببرید، دارید نفت را صدقه می دهید به چین و… دارید چه کار می کنید با اموال ملت؟ آخر به چه مجوزی نفت را به کشوری مثل چین تخفیف می دهید؟ چین برای شما چه کاری کرده؟ چه دردی از شما را درمان کرده؟ شما از شفافیت چرا پرهیز می کنید؟ چرا برای مردم حاضر به توضیح و شفاف کردن نیستید؟ چرا به مردم توضیح نمی دهید و مردم ناچار می شوند بروند سراغ رسانه‌های بیگانه. خوب شما که رسانه صادق هستید، چرا حرفها و سؤالاتشان را جواب نمی دهید؟ خوب به قول خودتان چرا وقتی در رسانه های معاند از شما سؤال می کنند، جواب نمی دهید؟ اینها همه سؤالهایی در ذهن مردم است که می ماند و مردم روز به روز به شما بدبین تر می شوند و شکاف روز به روز بیشتر می شود. و این نکته آخر که تصور نکنید در زمان ما که این قدر رسانه ها پیشرفت پیدا کرده، پنهان سازی و کتمان حقایق می تواند مفید باشد. تمام کارهای شما از ریز و درشت زیر نظر دشمنان است و می بینید که کاری را هم که انجام نداده اید به پای شما می گذارند، تا چه رسد کارهایی که انجام داده اید. چرا صادقانه و شفاف با مردم حرف نمی زنید؟ من شما و همه مقامات را قسم می دهم که مردم را بیگانه ندانید. امیدواریم این سخنان دلسوزانه ما را بپذیرند. مدام نباید آنان که دشمن هستند حرف بزنند و تذکر بدهند؛ ما که دلسوز نظام هستیم دلمان خوش شود که یک مسئولی بالاخره یک ذره درد دارد و توجهی دارد به این سؤال ها.

نوشته شده توسط:

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *