امروز جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

چرا خوزستان انبار غله ایران نیست؟


کد خبر: 583
زمان انتشار: 30 دی 1399 - 14:01 بعد از ظهر

استان خوزستان از لحاظ منابع طبیعی، موقعیت و جایگاه ویژه­ای در کشور برخوردار است. برای بررسی محرومیت در کل استان خوزستان باید به سال­های قبل برگردیم و نقش مسئولان استانی، نمایندگان مجلس و برنامه ­ریزان توسعه و اقداماتی که در آن سال­ها صورت گرفته را مورد بررسی و ارزیابی قرار بدهیم. بنابراین برای بررسی عمیق، ابتدا باید منابع طبیعی مورد اشاره را ذکر کنیم. استان خوزستان از لحاظ صنایع، 50 درصد از صنایع مادر کشور را در بردارد که عبارت­اند از؛

1- صنعت نفت و صنایع وابسته به آن. 2- صنعت شکر و صنایع وابسته به آن. 3- صنعت فولاد و صنایع وابسته به آن. 4- صنعت گاز و صنایع وابسته به آن. 5- صنعت برق و صنایع وابسته به آن.

استان خوزستان دارای 4 رودخانه بزرگ که عبارت­اند از؛ کارون، کرخه، جراحی، زهره و شاوور می­باشد. این رودخانه­ها بیش از 30 درصد آب کشور را در خود دارند. البته بر روی این رودخانه­ها، سدهای مهمی مثل؛ سد عباس­پور، سد دز، سد کارون 1 و 2 و 3 و بر رودخانه کرخه نیز سد بزرگ کرخه در شمال غرب اندیمشک وجود دارد که این سدها علاوه بر ذخیره آب مطابق آمار حدود 21000هزار مگاوات برق و انرژی تولید می­کنند. این استان علاوه بر آنچه که در بالا گفته شد دارای زمین­های کشاورزی و مهم­ترین طرح کشاورزی، (طرح 850 هکتاری مقام معظم رهبری)، که می­تواند اشتغال مناسبی برای مردم مخصوصا روستائیان را در برداشته باشد.

در ادامه برای بررسی و راهکارهای حل برخی مشکلات و معضلات این استان به گفت‌وگو با سیدرسول موسوی، عضو شورای مرکزی و مشاور سیاسی دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی نشستیم. موسوی نماینده دو دوره مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه اهواز، مدیرکل آموزش پرورش خوزستان در دوران اصلاحات و ریاست هیات مدیره خانه مطبوعات خوزستان، معاون دانشگاه شاهد، مدیرکل مرکز تحقیقات و مطالعات دانشگاه تهران و عضو شورای برنامه‌ریزی ستاد برنامه‌ریزی شاهد را در کارنامه مدیریتی خود دارد.

 

– سال­هاست که نام خوزستان با واژه محرومیت گره خورده است، به اعتقاد شما دولت در سال­های اخیر تا چه اندازه در صدد رفع مشکلات خوزستان و مردم استان اقدام کرده است؟

 

در پاسخ به این سؤال باید گفت که خوزستان علاوه بر محرومیت با مشکلات فراوانی مثل ریزگردها مثل مشکلات مربوط به سیل و آب و فاضلاب و عدم تخصیص بودجه برای حل مشکلات مناطق محروم، البته خشک سالی در سال­های قبل باعث خشک شدن بسیاری از تالاب­ها از جمله تالاب هور العظیم و تالاب شادگان و تالاب میانگران در ایذه شده است. برای رفع محرومیت و حل مشکلات مربوط به محرومیت در استان خوزستان مسئولان استان به کمک نمایندگان حوزه­های مختلف استان، یک برنامه 20 ساله برای رفع محرومیت، به تصویب مجلس شورای اسلامی برساند تا از طریق این برنامه اعتبار تصویب شده برای رفع محرومیت در بخش صنعت، کشاورزی، محیط زیست و مقابله با ریزگزدها و سرسبز ساختن بیابان­هایی که به دلیل خشک­سالی ایجاد شده­ بودند به هزینه گرفته شود که هم منشأ اشتغال برای جوانان گردد و هم باعث عمران و آبادانی مناطقی که تاکنون محروم مانده است گردد. البته استان خوزستان شهر برخورداری ندارد؛ اهواز که مرکز استان است خود گرفتار تراکم جمعیت مناطقی به اندازه 3 شهرستان مستقل آن استان(شوشتر، دزفول و مسجدسلیمان) می­باشد. جنگ برای خوزستان خرابی­های فراوانی به ارمغان آورده است که در دوران بازسازی و بعد از آن مشکلات این مناطق حل نشده است. برنامه 20 ساله­ای که ذکر گردید باید از لحاظ اجرایی همه چیز آن مشخص و معلوم باشد تا هر دولتی که بیاید این برنامه را با دقت اجرا و پیاده کند. مشکل دیگر استان خوزستان و محرومیت آن ، عقب ماندگی آن، گماردن مدیران کم تجربه و محافظه کار بود. خوزستان به لحاظ مدیریت به مدیران پرتجربه در سطح وزراء، نیاز دارد و از لحاظ توانایی و کارآمدی ، جسور و پرانرژی، توانمند و کارآمد باشند تا بتوانند این مشکلات را حل کنند و برنامه را به نتیجه برسانند.

 

-نقش نمایندگان مجلس شورای اسلامی در خصوص رفع محرومیت­ از استان را چگونه ارزیابی می­کنید؟

 

در پاسخ به این سؤال باید گفت که محرومیت در استان خوزستان باید ریشه­ای حل شود چرا که دامنه گسترده­ای دارد و با توجه به پیشینه و ریشه این محرومیت و متناسب با آن باید برنامه ریزی کرد. نمایندگان محترم مجلس با توجه به قسمی که در مجلس خورده­اند، باید کارهای مردم خصوصا رفع محرومیت مناطق استان را در اولویت کار خود قرار دهند و نیز از لحاظ اجرائی، افراد شاخص، کارآمد، مستقل و صاحب نظر و پرتجربه برای مسئولیت­ها پیشنهاد بدهند و هم منابع مالی و اعتباری خوبی را در نظر گیرند. علت اصلی ناکارآمدی مسئولان استان در اجرای برنامه­ها و مسئولیت­های خود، دخالت عناصر و افراد غیر مسئول در امور اجرائی است. رفع محرومیت و به طورکلی امور اداره استان خوزستان نیاز به ایجاد آرامش روانی در مردم و استقرار امنیت فرهنگی و سیاسی دارد.

 

-حلقه مفقوده توسعه استان از نظر شما چیست؟

 

بسیاری از کارشناسان توسعه و صاحب نظران متخصص در اقلیم شناسی بهترین برنامه توسعه برای استان خوزستان می­تواند (توسعه کشاورزی صنعتی) باشد. چرا که استان خوزستان در اقلیمی قرار گرفته که مردم منطقه،  به محصولات کشاورزی آن بیش از هر محصول دیگر، نیاز دارند. به قول یکی از علمای غربی در دوره استعمار خوزستان می­تواند انبار غله ایران باشد. و استدلال می­کرد که خوزستان؛ آب فراوان، زمین­های حاصلخیز و مستعد برای کشاورزی و انسان­های زحمتکش و قدرشناس که به زمین و آب و کارشان دلبسته و وابسته می­باشند می­تواند انبار غله خوزستان باشد. به همین دلیل می­توان نتیجه گرفت که دیدگاه صاحب­نظران توسعه در ارتباط با پیشنهاد توسعه برای استان خوزستان همان کشاورزی صنعتی است. صنعت موجود در استان خوزستان مثل؛ نفت و فولاد باید پشتیبان برنامه توسعه خوزستان که صنعتی کشاورزی استان ­باشد.

 

-در حال حاضر مهم­ترین مشکلات و چالش­های خوزستان را در چه می­بینید؟

 

مهم­ترین مشکلات و گرفتاری­های خوزستان در حال حاضر به ترتیب؛ 1-نبود مدیریت توانمند و برنامه­ریز و مسئول و پاسخگو.2-وجود آلودگی­های زیست محیطی مثل فلزها و دود ناشی از سوخت گاز در میدان­های نفتی.3-مشکلات و گرفتاری­های ناشی از کارهای غیرکارشناسانه مثل؛ ایجاد سد گتوند و تجاوز به حریم باتلاق­های هورالعظیم شادگان و میانگران و بی­توجهی به این منابع مهم  و حیاتی یعنی ریه­های تنفسی استان در دوران خشکسالی و عدم پرداخت یارانه آب آن­ها. 4-ریزگردها و تهدیدهای آن­ها برای آب و هوای خوزستان و آلودگی­های ناشی از آن­ها. 5-خوزستان علاوه بر قهر طبیعت و سیلاب­های عمیق   از خاک استان  را در برگرفته است مصیبت­بار تر از همه این­ها، تصمیمات غیر کارشناسی مثل ساختن سد گتوند که مصایب فاجعه بار در خوزستان ایجاد کرده  و در صورت بی­توجهی به اصلاح سد، که بر روی سفره نمک مستقر شده، به ­مرور بخش عظیمی از اراضی خوزستان را به شوره زار مطلق تبدیل خواهد کرد.

 

-دلایل مهاجرت مردم به ویژه جوانان از خوزستان را در چه می­بینید؟

 

در پاسخ به این سؤال باید گفت مهمترین مهاجرت جوانان کلاً از خوزستان، ناامیدی مردم از بهبود شرایط زندگی در این استان است. وضعیت فعلی استان آنقدر روشن است که دیگر نیازی به اثبات و استدلال ندارد و هر شهروند عادی بدون کمترین مکث می­تواند صدها و دها دلیل برای رفتن از استان در مدت اندکی به شما بگوید. وضعیت پر ابهام شرایط اقتصادی و معیشتی مردم مخصوصا مردم بسیار ضعیف و کم درآمد، چند صدایی در مدیریت استان، حرف­های ضد و نقیض مسئولان، انکار بدیهیات مسلم و واقعیت­های جامعه از سوی مسئولان، نبود فهم مشترک در بین مردم و مسئولان، شکاف عمیقی که در درک شرایط بین توده مردم و حکمرانان کشور و صدها دلیل دیگر این حس را در جوانان ایجاد کرده است که بوی بهبود از اوضاع استان و کشور به طور کلی به مشام نمی­رسد و برخی از مسئولان(مجلس،دولت) نه تنها توانائی مدیریت استان را ندارند، بلکه حتی توانائی جلوگیری و پذیرش تبعات تصمیم خود را ندارند. علاوه بر این تاثیر شرایط نامطلوب محیط زیست، سیل، ریزگردها، خشک­سالی پی در پی، کمبود و نبود آب شرب سالم، بی درمانی در امر معالجه سیل­ها و معالجه فاضلاب­ها و آسیب گسترده اجتماعی را نمی­توان نادیده گرفت،. خلاصه باید گفت؛ معضلات اقتصادی و معیشتی در مشکلات اجتماعی، زیست محیطی و آینده نامعلوم و پر ابهام برای جوانان از جمله عواملی است که می­توان آن­ها را عامل مهاجرت از استان به استان­های برخوردار از قبیل تهران، شیراز و غیره، برشمرد.

 

نوشته شده توسط:

اشتراک گذاری