امروز دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
یادداشت/

روزگار نسیان اهل قلم


وحید خاتمی - مسئول حزب جمهوریت در استان زنجان
کد خبر: 1565
زمان انتشار: 18 تیر 1402 - 16:11 بعد از ظهر

مناسبت های فراوانی در تقویم ما وجود دارد. بخشی از آن مناسبت ها توسط فرهنگ دینی، بخشی توسط فرهنگ سیاسی، بخشی نیز توسط فرهنگ عمومی، مقبول نظام سیاسی واقع شده است. در نتیجه در سالنامه های مان مندرج گردیده است و بهانه ای برای برگزاری گرامیداشت های متناسب با آن شده است. در سال 1381 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، چهاردهم تیر ماه روز قلم نامگذاری شده است. متاسفانه با گذر از این روز، شاهد کمترین واکنش ها و مراسم در باب این مقوله بودیم. شاید یکی از حلقه های مفقوده و حتی پاشنه آشیل این روزهای ما، همین اهمیت قلم و اصحاب قلم باشد.

مصائب زمانه و دوره ای که در آن بسر می بریم، از تنگی معیشت گرفته تا شکاف های متعدد اجتماعی و سیاسی در کاستن از توجه و اعتناء به مقوله فرهنگ و مشتقات برآمده از آن، امری قابل کتمان نباشد. مردمی که شاید دهه های قبل به مراتب بیشتر با اصحاب قلم و حتی تحریریه ها، ارتباط وثیقی و دو سویه ای داشتند شاید بدلیل صعوبت های زندگی و اشتغال به اقسام مسائل خرد و کلان روزمره، دچار نوعی بی مبالاتی و سهل انگاری نسبت به اندیشه ورزی اندیشه ورزان شده اند. دغدغه‌ مطالعه جای خود را به دغدغه های همچون مرغ و تخم مرغ تقلیل داده که تعبیر زنگ خطر، بر این معضل ، مناسب ترین تعبیر می باشد.

صد البته آگاهی هایی که از آثار تحریری صاحبان قلم تکون پیدا می کند، به مراتب غنای بیشتر داشته و قوام بخش عقول بشر می باشد. حتی در قیاس با آگاهی هایی که از تقریرهای و خطابه ها حاصل می شود، گستره و دامنه بسیطی دارد. بد ماجرا آنجایی است که در میان عامه، خطابه، نطق، سخنرانی به نسبت با تالیفات و تحریرات بیشتر مورد استقبال قرار می گیرد. در اهمیت قلم ورزی همین بس که سنایی غزنوی در مثنوی تحریمه القلم در ستایش قلم ، هدف هایی از جمله مبارزه با ظاهر سازی و سالوس ورزی زمانه و یافتن راهی برای کمال را برای این امر برشمرده است. شاید خطابه و پای منبر بودن در دوران متأخر اولویت بیشتری بر آثار تحریرهای صاحب نظران داشته است ولی روحیه، اولویت بخشی بر ادبیات تقریری بر ادبیات تحریری تا به امروز خواسته یا ناخواسته به بخش بزرگی از جامعه ما سرایت مزمن نموده است. شاید یکی از علت العلل عدم ناکامی های ما در ادوار تاریخ تا به امروز بوده است.

نا گفته نماند، مرجح نبودن اصحاب قلم و تقدم خطابه بر کتابت و نویسندگی، فرصت را بر سالوس ورزان( به تعبیر سنایی)، محیا ساخته است که اسم و رسمی و حتی نانی را برای خودشان دست و پا کنند. مریدان سینه چاکی نیز پیدا می کنند که با تقدس مأبی و ابتناء روابط مرید و مرادی در ارتقاء مرتبت مرشدان از هیچ تلاشی مضایقه نمی کنند که سبب ساز تقدم مفضول بر فاضل، در جامعه شده اند. این تقدم مفضول بر فاضل، مانع از اثر بخشی آثار نویسندگان صاحب فکر در جامعه، برای رهایی از گرفتاری ها و عقب ماندگی ها شده است.

در یک استدلال قیاسی مقدم شمردن تقریرها بر تحریرها، را می توان با یک مثال تعمیم بیشتری داد. فی المثل نقش بارز، نطق و سخنوری اقتصاد دانی همچون جناب موسی غنی نژاد را در این روزها می توان به وضوح دریافت. موسی غنی نژاد که اقتصاد دان برجسته لیبرالیست در عرصه تئوری های اقتصادی و‌حتی سیاسی شمرده می شود از قدیم الایام دارای تالیفات گسترده، ۷ جلد کتاب در حوزه های مختلف علوم انسانی، مقاله های مختلف در باب اندیشه های اقتصادی و سیاسی در مجلاتی همچون سیاست نامه، اندیشه پویا، مهرنامه و سایرین بوده است که شاید آنچنان که بایسته و شایسته است، مورد تدقیق و حتی تورق حتی در میان سیاستمداران و جناح های سیاسی و روشنفکران، قرار نگرفته بود. ولی مناظره اخیر موسی غنی نژاد با افرادی چون دکتر مسعود درخشان و یا علی علیزاده شاهد بودیم، که مواجه منطقی و استدلالی غنی نژاد در مقابل این نظریه صادر کنندگان، چوبین بودن استدلال های آنها و فاقد پشتوانه نظری و عملی بودن آن را عیان نمود.

عدم تطبیق اصولی و حتی مواجه پراگماتیستی با آراء امثال آقای دکتر مسعود درخشان به عنوان ملجأ و مرجع بخشی از بدنه تصمیم ساز و تصمیم گیر کشور، سبب ساز روش و اسلوب های غیر مثمر در حکمرانی اقتصادی شده است . در یک برنامه مناظره ای با منتقد متفاوت و صاحب نظری همچون غنی نژاد ضعف آراء آنها و عقیم بودن این نظریه ها به منصه ظهور رسید. دکتر غنی نژاد به مدد سخنرانی های این روزها در باب لیبرالیسم و تفسیر و تأویل متناسب با مسائل مبتلابه کشور، توجه ها را به خود جلب نمود. این در صورتی است که جامعه سیاسی و اقتصادی قبل تر می توانست با مراجعه به آثار غنی نژاد و تتبعی که در این آثار صورت می گرفت ، رهیافت ها و رویکردهای دیگری نیز مطمح نظر تصمیم گیران قرار می گرفت . مطمئنا توجه به تضارب این قسم آراء، علاوه بر منشأ اثر بودن، شاید قدمی بزرگ در جهت پوشش دادن ضعف های تئوریک مان در باب حکمرانی می شد.

در آخر، فرصت را مغتنم شمرده، از پروردگار طلب توفیق روز افزون را مسألت نمائیم بر تمامی قلم ورزان در تمامی شقوق آن، اعم از نویسندگان و مقاله نویسان مطبوعاتی تا نویسندگان علمی و اندیشه ای که آراء و نظریاتشان را نه مکتوم بلکه مکتوب می نمایند، هر چند مضار و مضراتی نیز برایشان به بار آورده باشد. توفیق روز افزون دیگری نیز از پروردگار بر همگی مان مسألت می نماییم که علاوه بر فارغ شدن از گرفتاری های مستحدثه روزمره که در حال تزاید است، اهتمام بیشتری بر آثار مکتوب و تألیفات ارزشمند، اندیشه ورزان اصیل داشته باشیم تا آگاهی های فزونتی و غنی تری را بر آگاهی جمعی بیفزائیم.

نوشته شده توسط:

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *