امروز سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دبیرکل حزب جمهوریت:

آقای رئیسی! استعفا بدهید / کمر مردم زیر بار فشار اقتصادی شکسته است / در ضربه‌هایی که دولت به مردم زده است، مجلس هم سهیم است


آیت الله رسول منتجب نیا خطاب به رئیس جمهور گفت: پیشنهاد من این است که آقای رئیسی! استعفا بدهید. بگذارید مردم از این شکنجه هایی که بر آنها ‌وارد می شود راحت شوند. از طرف دیگر افرادی که جمع کرده اید؛ یعنی غیر متخصص ها را بفرستید بروند درسشان را در دانشگاه بخوانند. اینها این کاره نیستند. بگذارید متخصصین بیایند کشور را اداره کنند، بگذارید نظامیان به پادگان ها برگردند و نگذارند به مرزهای ما تجاوز بشود
کد خبر: 1524
زمان انتشار: 31 خرداد 1402 - 08:59 قبل از ظهر

به گزارش روابط عمومی حزب جمهوریت ایران اسلامی، ششمین جلسه شورای مرکزی دوم این حزب، روز جمعه با حضور اکثریت اعضا برگزار شد. در ابتدای این جلسه آیت الله دکتر رسول منتجب‌نیا، دبیرکل حزب جمهوریت به ایراد سخنانی درباره مسائل مهم روز کشور پرداخت که مشروح گزارش را در ذیل می‌خوانید:

رسول منتجب‌نیا در ابتدا ضمن ابراز خرسندی از برگزاری منظم جلسات شورای مرکزی حزب، اعضا را به دقت بیشتر در مواجهه با افراد به اصطلاح منتقد دعوت کرد و گفت: باید به دوستان عرض کنم که بعضی افراد هستند که این روزها به شدت انتقاد می کنند و به صراحت هم حرف می زنند که احتمالات زیادی در مورد عملکرد آنها است؛ یا این افراد با صداقت برگشته اند و متحول شده اند، یا این که احتمال دارد جزو نیروهای سوپاپ اطمینان حاکمیت باشند که از پشت آنها را حمایت می کنند و چه بسا حرفهای تندی هم بزنند؛ اما هدف دیگری دارند تا در تقویت حاکمیت و تقویت مسائل، جلوی برخی اعتراض ها و انتقادها گرفته شود، البته احتمال آن هم وجود دارد که برخی از آنها مأمور باشند و مأموریتی داشته باشند. افرادی را سراغ دارم که حرفهایی می زنند که اگر یک دهم آن را ما زده باشیم یا بزنیم ، دست از سر ما برنمی دارند؛ اما این آقایان راست راست راه می روند و حرف می زنند و کسی کاری به آنها ندارد. این مطالب را برای برخی دوستان می گویم که فریب برخی مسائل را نخورند. مؤسسه تنظیم و نشر انقلاب در مورد بعضی از این افراد سؤالهایی پرسیده که من حتماً ماهیت آنان را افشا می کنم و مستند و مدلل بیان می‌کنم که هدفشان چیست. اگر دوستان، کسی را دیدند که به شدت انتقاد می کند و به بالاترین مقامات می تازد ، حداقل آن است که باید با تردید به سخنانش نگریست.

دولت رئیسی در مذاکرات نمی‌تواند چیزی بیشتر از دولت روحانی به دست آورد

وی درباره تغییر و تحولاتی که در موضع گیری های مسئولین نظام در زمینه سیاست خارجی و به خصوص در مورد برجام و باصطلاح دومین نرمش قهرمانانه به وجود آمده است، اظهار داشت: می‌دانیم که بحث پذیرفتن مذاکره و توافق مستقیم با طرفهای درگیر، ملاقات هایی که در خارج از کشور و بعضاً غیر مستقیم به خصوص در کشورهای حاشیه حوزه خلیج فارس در حال انجام است. این که اصل توافق و مذاکره را پذیرفته اند، به هر حال گام مثبتی است و به فال نیک می گیریم تا این که انسان بخواهد لجاجت کند و بگوید به هر قیمتی که بخواهد تمام شود، پای حرفش باشد و تغییری ندهد. اما در نظر داشته باشیم اولاً شعارهای قبلی در مورد آقای روحانی و دکتر ظریف مطرح شد که مذاکره را به عنوان وطن فروشی، خیانت به کشور و مملکت مطرح می کردند و حتی آقای روحانی را تهدید به استخر فرح می کردند! حالا برگشته اند و استقبال می کنند؛ باید شکر خدا را به جا بیاوریم ان شاالله که حقیقی و صادقانه باشد و مذاکرات را دنبال کنند؛ اما نکته آن است که آنچه آقایان با ولع و اشتیاق دارند دنبال می کنند علاوه بر آن که همان است که قبلاً آن را کفر محض می دانستند و وطن فروشی، دستاوردهایی است که دکتر روحانی و وزارت خارجه آقای ظریف داشته است. مطمئناً این گروه، چه گروه مذاکره کننده ، چه وزارت خارجه و کارشناسان آنان، نمی توانند حتی یک گام جلوتر از حرکتی که روحانی و ظریف داشتند بروند. دو دیپلمات سابقه دار؛ هم خود روحانی دیپلمات بود و هم دکتر ظریف جزو دیپلماتهای سابقه دار و کهنه کار و مسلط است. حال این دوستان که تازه وارد صحنه شده اند قطعاً نمی توانند قدمی بردارند و باید بدانند آنچه که بدست می آورند حاصل زحمات دولت روحانی و دکتر ظریف و تیم مذاکره کننده آنها است، ناسپاسی نکنند و این موضوع را در حافظه خود داشته باشند.

اینکه یک کشور کمونیستی میانجی رابطه دو کشور مسلمان شود، با عزت و سربلندی ایران نمی‌سازد

منتجب نیا با اشاره به بازگشایی سفارت عربستان بعد از سالها تعطیلی و تبدیل خصومت و فاصله میان دو کشور به رابطه حسنه، افزود: اگرچه بازگشایی سفارت عربستان و ایجاد ارتباط دوباره میان دو کشور نویدبخش است اما این سؤال مطرح است که فی حد ذاته، زمانی که حمله به سفارت عربستان آغاز شد و رابطه ای که وقتی هیأت ایرانی به آنجا می رفت، شاه و ولیعهد تا پای ماشین هیأت ایرانی را بدرقه می کرد – من خودم در هیأتی با آقای کروبی بودم که با تک تک ما معانقه کرد و می گفت به برادر هاشمی سلام برسانید به برادر خاتمی سلام برسانید به رهبری سلام برسانید – چه نهادهایی در این مسأله دخیل بودند و چه هزینه سنگینی را بر دو کشور بخصوص ایران تحمیل کردند و ملت را به اینجا رسانیدند؟! کشوری که معلوم است حج و عمره و این ارتباط ها باید باشد که امام با آن جملات خود ، بازهم پذیرفت که رابطه را برقرار کنندآیا نباید با این نوع اقدامات که اگر بپذیریم که خودسرانه بوده – که من قبول ندارم و سازمان یافته بوده و نهادینه بوده – علی رغم آنکه آن را سازمان یافته می دانیم آیا نباید با آن برخورد کنیم و جلوی این حرکتها را بگیریم؟ یا حداقل از مردم عذرخواهی کنیم که ما این همه خسارت به شما‌ وارد کردیم؛ خسارتهای مادی و حیثیتی، سالهای سال با کشوری اسلامی که به هر حال حرمین شریفین در آن وجود دارد، قطع رابطه کرده بودیم. حالا همین که رابطه برقرار کنیم قضیه تمام می‌شود؟ فردا بروند با یک کشور دیگری چنین کنند و به سفارتش حمله کنند و رابطه را بر هم بزنند بعد هم‌دوباره بیایند رابطه برقرار کنند؟! حساب و کتاب باید در دیپلماسی باشد.

این فعال سیاسی ادامه داد: من با چشم خودم در دانشگاهی که تدریس می کردم دیدم که سازمان یافته رفتند و به سفارت حمله کردند ، برنامه ریزی شده بوده، این برنامه ها را چه کسی تنظیم کرده؟ چرا چنین کارهایی می شود و کسی هم مسئولیت آن را قبول نمی کند؟ چرا برخوردی صورت نمی‌گیرد؟ نکته جای تأسف آن که دو کشور به حسب ظاهر مسلمان رابطه شان تیره شده است، بعد یک کشور کمونیستی بیاید ریش سفیدی کند و واسطه شود تا این دو کشور را با هم آشتی بدهد! آیا این عزت است برای جمهوری اسلامی؟! من نمی دانم، می پرسم؛ این عزت است یا ذلت؟ما چرا باید به این مرحله برسیم که چین بیاید واسطه شود و دست ما را در دست عربستان بگذارد و رابطه ما را حسنه کند؟ این ها هیچ کدام با عزت و سربلندی کشور نمی سازد.

سازش با دهن‌کجی طالبان، نهایت ذلت بود

وی با اشاره به مسأله های اختلافی با طالبان خاطرنشان ساخت: بر سر آب هیرمند، آن قدر جار و جنجال و سر و صدا برپا شد و آقای رئیسی تهدید کرد و خیال کردیم الان است که حمله نظامی شروع بشود و تمام شود مسأله! اما مشاهده کردیم که آنها حمله کردند به مرزبانی ما و چند نفر را هم کشتند و اسیر گرفتند و دهن کجی کردند بعد موضع قاطعی که وزارت خارجه در برابر آنها گرفت، این بود که بگویند این مسأله به صورت نظامی حل شدنی نیست و ما باید آن را به شکل حقوقی حل کنیم، اختلاف داخلی و خانوادگی است و لطف هم کرده اند و گفته اند که ما حکومت طالبان را به رسمیت نمی شناسیم و باید به صورت حقوقی حل شود.آیا این گونه سیاستگذاری که نمی دانیم وزارت خارجه سیاست گذاری می کند یا شورای امنیت درست است؟ بنده آن را نهایت ذلت می دانم آنهم در برابر طالبان. من نمی گویم بیاییم در برابر طالبان بجنگیم، آن زمان که ما می گفتیم این طالبان ، همان طالبان گذشته است، آقایان می گفتندکه نه! طالبان امروز غیر از طالبان دیروز است. حتی اجازه گردهمایی به ما ندادند تا ما بیاییم در مورد قضیه طالبان و افغانستان صحبت بکنیم، طالبان و داعش و القاعده همگی یک تفکرند و حتی در داخل کشور ما هم ریشه دارند و بعضی از آنها در کشور ما هستند که تفکرشان ، طالبانی است. آن وقت همه دنیا اعتراض کردند اما جمهوری اسلامی آمد پشت صحنه آمد با طالبان طرح دوستی ریخت و حال می گویند ما آن را به رسمیت نمی شناسیم،

منتجب نیا دادمه داد:  یک تحلیلی از آقای نوری صفت معاون دفتر مطالعات وزارت خارجه دولت گذشته دیدم که مسأله جالبی است. ایشان می گوید مسأله آب سیستان با برخورد نظامی حل نمی شود چون طرفتان طالبان است طالبانی که عقل ندارد، اسلحه هست، حکومت هم‌دارد و هیچ عقلی ندارد، بعد با برخورد حقوقی و اینها هم حل نمی شود، می گوید تنها راه حل مساله آب سیستان و بلوچستان، خودکفاکردن این استان است، شما آب سیستان و بلوچستان را تأمین کنید، آنوقت است که خود طالبان برای تأمین انرژی خودش برای رفع نیازمندی هایش، دست خود را به سوی شما دراز می کند. این تحلیل جالبی است. باید برای اینگونه مسائل از دیپلماتهای سابقه دار استفاده کنیم. اینها چه کسانی هستند که می روند برای کشور ما برنلمه ریزی میکنند و تعیین سرنوشت می کنند؟!

در دولت‌های گذشته، فساد تا این حد گسترده نبود / اداره اقتصاد کشور به دست مافیا افتاده است

وی در ادامه سخنان خود افزود: مسأله گسترش فساد اداری در کشور ما بسیار جدی است، با دولتی روبرو هستیم که با شعار مبارزه ریشه ای با فساد روی کار آمده و دائماً هم رئیس جمهور و معاون و وزرای آن بحث مبارزه با فساد را مطرح می کنند؛ اما من هر چه نگاه کردم، دیدم برخلاف ادعاهایی که می‌کنند، در دولتهای گذشته دامنه فساد تا این حد گسترده نبوده است که بسیاری از وزارت خانه ها، هر کجای آن را که انگشت بگذارید، مفسده ای از آن بیرون می‌آید. خبر این چند روز قبل که تعدادی از مدیران را بازداشت کرده اند و برای پنج نفر از مدیران بانک به خاطر اخلال در مسائل اقتصادی قرار کیفرخواست صادر کرده اند، حتماً شنیده‌اید. اخلال در مسائل اقتصادی یعنی باندبازی، یعنی پول مردم را به رفقا و دوستانشان بدهند و ملت بیچاره مشکل داشته باشند و دولت در ادعاهایی که کرده است و قولهایی که داشته همچنان شکست خورده باقی بماند.

منتجب‌نیا به مسأله هوشمندسازی آرد یارانه‌ای که اخیراً آقای اژه ای بعد از مسافرت به مازندران متوجه شده اینها همه دروغ است، اشاره کرد و گفت: این همه خرج کرده اند که پول نقد نباشد. آقای اژه‌ای در سفر خود دیده اینها حواله صادر می کنند و آرد ملت را به قیمت کذا می فروشند، در موارد دیگر هم شعارهای توخالی درباره  اخذ مجوز و … از دولت آقای رئیسی کم نمی‌شنویم. .یک خبر شنیدیم که امیدوارم دروغ باشد و آن اینکه در مجموعه کاخ های سعد آباد 48 تخته فرش نفیس به ارزش 180 میلیاردتومان به سرقت رفته است. در کاخ سعد آباد دوربین ها بازدید کننده را از ۵۰۰ متر فاصله مرتب می بینند، چطور همچین چیزی ممکن است؟!  معلوم می شود که وضعیت خیلی خرابتر از حد تصور ماست.

او افزود: اخیراً یک رسوایی در مجلس بوجود آمد و در رابطه با برخی نمایندگان هم به سکوت انجامید. من فکرمی کنم مافیاهای اقتصادی در زوایای حکومت‌ و دولت و مجلس نفوذ کرده اند و کشور و اقتصاد را مافیا دارند اداره می‌کنند. آقای رئیسی! وعده های پوچ ندهید، دستور هم صادر نکنید! وعده هم ندهید! من شما را می شناسم، شما هم من را می شناسی، نه شما اهل این کار هستی و نه این یاران کوتوله غیرسیاسی ناتوان‌ می توانند و‌ انگیزه مبارزه با فساد را دارند، شما اگر واقعاجزئنش را دارید و می خواهید دست مافیاها را کوتاه کنید؛ از مافیاهای نهادی و قانونی که دارند اقتصاد مملکت را می چرخانند، شروع کنید. شما دم ازعدالت می زنید اصلا عدالت یعنی چه؟ لفظ عدالت منفورشده در جامعه ما. منفور شده از بس که شما ازآن سوء استفاده کردید.

دولت بر گرده ملت سوار شده است / کمر مردم زیر بار مشکلات اقتصادی خم و.شکسته شده است

دبیرکل حزب جمهوریت ادامه داد: برخلاف شعار امسال که مهار تورم است و البته به قول یک دوست بزرگوار بهارتورم است! یک موج کوتاه نوسان قیمت دلار بوجود آمده که به دلیل یک‌جمله رهبری است یک مقدار تغییر می کند، این حباب است. وضع اقتصاد فلج و فشل است. تورم روز به روز افزایش پیدا می کند و اجناس دولتی و‌خدمات دولتی، آب و گاز و برق را با صراحت و جرئت می گویند پنجاه درصد افزایش قیمت می زنیم، شما چه کاره هستی که این گونه با مردم رفتار می کنی؟ زمانی که مهندس موسوی می خواستند یک گرانی را در یک جایی مهندس ایجاد کند، امام گفتند شما حق ندارید چنین کنید، حال شما آقای وزیر! نشسته اید در آن جا و پنجاه درصد یا شصت درصد افزایش قیمت زده اید؟! می گویید مجلس اجازه داده است، مجلس حق ندارد چنین کند و خدمات دولتی را گران‌ کند و از آن طرف بازنشستگان و حقوق بگیران؛ هنوز حقوق خود را دریافت نکرده باشند. خبر داریم که افزایش حقوق بازنشستگان درسال۱۴۰۱ پرداخت نشده است، شما این قدر گدا هستید و ادعای گدایی می کنید و می گویید پول نداریم آنوقت این طور حاتم بخشی می کنید؟! و مردم را این طور می چزانید و می گویید این قدر پول گرفته ایم ، پس کجارفته این پول ها؟! می دانم که خیلی پول بدست آورده اید، بنده یک طلبه و نماینده ادوار هستم از دولت می پرسم که برای این مقدار پول که بدست آورده اید، بیایید گزارش بدهید. مگر نمی گویید شفاف سازی؟ حال این پولها را دارید چه کار می کنید؟ یک آقا که گفته بود بایدجزایر را بفروشیم. پولها را پس کجا می برید که تمام مشکلات کشور همچنان باقی است؟!

وی خاطرنشان ساخت: اجناس مختلف و مورد نیاز مردم، کالاهای مصرفی، هر روز به صورت وحشتناکی گرانتر می شوند، مثلا ماست سطلی ۱۵۰ هزار تومان ، پنیرکیلویی 300 هزار تومان ، تخم مرغ شانه ای 118 هزار تومان یعنی 30 عدد تخم مرغ ۱۱۸ هزار تومان! واقعاً بنده دارم خجالت می کشم. جمهوری اسلامی و این رسوایی؟!!! گوشت کیلویی ۴۰۰-۶۰۰ هزار تومان؟! یکی از اقتصاددانان گفته رکورد 79ساله تورم در ماه های اول امسال شکسته شد. دستت درد نکند آقای رئیسی که ۷۹ سال تورم به این حد نرسیده بود و در سال مهار تورم ، دولت شما رکورد شکن شد! آفرین بر شما که دم از عدالت می زنی! مردم بیچاره چه کنند؟ من یک خطاب دارم به‌ وزرا و یک خطاب به رییس جمهور؛ وزرا بخصوص وزاری جدید. وزرایی که انتخاب شده اند بدانند وضع دولت این طور نابسامان است و دولت بر گرده ملت سوار شده است. بر مردم رنج دیده و زجر کشیده و دارد آنان را می چزاند و کمر ملت خم شده و شکسته و فریادشان به جایی نمی رسد. بدانید که در چه دولتی و با چه شرایطی می خواهید بر‌وید. آموزش ‌و پرورش که فرهنگی برای ما باقی نگذاشته است،در وزارت صمت هم که دکتر روحانی می خواست قسمت بازرگانی را جدا کند که نگذاشتند؛ اما حالا می گویند می خواهیم جدا کنیم. چند وزارتخانه را یکی کرده اند و بعد یک نفر تحصیل کرده دانشگاه امام صادق (ع) را آورده اند که این همه را اداره کند. خوب معلوم است که نمی توانند؛ اینها به قول امام نمی توانند یک نانوایی را بچرخانند. وزارت جهاد کشاورزی هم که دیگر معلوم است. بالاخره این د‌ولت ‌و این ریاست جمهوری تمام می شود و زمستان می گذرد و سیاهی به ذغال می ماند و این نفرین و‌ ننگ و عار بر دولت می ماند که روز به روز فشار و شکنجه مردم را بیشتر کرد. واقعا مردم دارند شکنجه می شوند. شما ببینید یک خانواده ای که عیالوار است نمی تواند حتی نان و‌پنیر یا نان و تخم مرغ بدهد به خانواده اش. آقایان وزرا شما خبر ندارید! اگر می گویید خبر داریددروغ می گویید! رئیس جمهور که بی خبر است، دیگران که بی خبرند کدام یک شما رفته اید. صف ایستاده اید؟ برایتان می آورند و نیازی هم ندارید و نمی گوییدهم که چه قدرحقوق و چه امتیازهایی دارید، ولی بالاخره همه چیز برایتان آماده است.

آقای رئیسی! برای دنیا و آخرتتان هم که شده، استعفا بدهید

منتجب‌نیا در بخش دیگر سخنانش خطاب به رئیس جمهور گفت: آقای رئیس جمهور! آقای زئیسی! شما یک سید طلبه هستی، قاضی هستی، در دادگاه ویژه هم هنوز مسئولیت داری، می توانید من را بخواهید ، من هم یک طلبه زبان دراز هستم که با جرئت، زمان شاه حرف زدم، زمان امام فریاد زدم، الآن هم فریاد می زنم ؛ چه گوشی بدهکار باشد یا نباشد. آقای رئیسی بزرگوار! اقتصاد مملکت دارد به حضیض سقوط و احساس می رسد، شما فرهنگ جامعه را، اقتصاد جامعه را، سیاست جامعه و سیاست بین الملل را به نهایت ابتذال رسانده اید، باید بپذیرید که نتوانستید کار بکنید. دو سال از قول دولت شما می گذرد، خدا شاهد است اگر من جای شما بودم و چنین اعمالی انجام شده بود، چه خودم این کارها را انجام داده بودم چه دیگرانی که زیر نظر من هستند، با صراحت و شجاعت استعفای خودم را اعلام می کردم و از ۸۵ میلیون مردم ستمدیده ایران عذرخواهی می کردم که من نتوانستم به وظیفه ام عمل کنم و به شما ظلم و ستم کردم و نمی خواهم دو سال دیگر هم ادامه بدهم. برای دنیا و آخرتتان بیائید و مردم دار باشید. معلوم شد که شما نمیتوانید. معلوم شد که شما این قدرت و این مدیریت را ندارید، این نیروهایی که جمع کرده اید من ماه اول و دوم کار دولت بود که گفتم با این افراد نمی توانید. گفتند غیب می گویی؟ گفتم نه معلوم است این کوتوله هایی که هستند نمی‌توانند کار کشور را پیش ببرند. پیشنهاد من این است که آقای رئیسی! استعفا بدهید. بگذارید مردم از این شکنجه هایی که بر آنها ‌وارد می شود راحت شوند. از طرف دیگر افرادی که جمع کرده اید؛ یعنی غیر متخصص ها را بفرستید بروند درسشان را در دانشگاه بخوانند. اینها این کاره نیستند. بگذارید متخصصین بیایند کشور را اداره کنند، بگذارید نظامیان به پادگان ها برگردند و نگذارند به مرزهای ما تجاوز بشود و طالبان بیاید ما را ذلیل کند. وقتی نظامیان می آیند در د‌ولت، کارهای دیگر انجام می دهند. طبیعی است که دستگاه نظامی چنین می شود. اگر این کار را بکنید هم دانشگاه امام صادق ‌وضعش خوب می شود و هم نهادهای ما ‌وضعشان خوب می شود.  سرداران بزرگوار هم می روند در مرکز خودشان و شروع به کار کردن می کنند.

در ضربه‌هایی که دولت به مردم زده است، مجلس هم سهیم است

او همچنین خطاب به نمایندگان مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: این مجلس به اصطلاح انقلابی! اول از آنها می پرسیم: ای مجلس! شما این سال چهارمتان است تا هفتم خرداد آینده بیشتر وقت ندارید ، چه قدمی برداشته اید که مردم در سعه و راحتی باشند؟ به جز پزداختن به بعضی مسائل جزئی ‌و ‌کارهای پوپولیستی بخصوص در این ایام برای رأی آ‌وردن، چه کرده‌اید؟ من به عنوان یک مجلسی، کارهای ریشه‌ای و اساسی را از این مجلس شاهد نیستم و یکی از کارهای آنان این است که از همان دولت تا این حد ناتوان، حمایت قاطع دارند. پس یعنی در تمامی ناتوانی‌های دولت ‌و ضربه هایی که این د‌ولت به مردم زده است، مجلس هم سهیم و شریک است. هم رأی داده و هم حمایت می کند؛ مثلا همین بحث طالبان، ۲۰۰. نفر نامه نوشتند و امضا کردند که از برخورد قاطع د‌ولت ما حمایت می کنیم، کدام قاطع؟! شما از برخورد ذلیلانه د‌ولت حمایت کرده اید. شما رویتان شد این نامه را امضا کنید؟ کدام برخورد؟! آمده به مرز ما حمله کرده، شما می گویید ما باید از لحاظ حقوقی مسأله. را حل کنیم! این برخورد محکمی بوده که شما از آن حمایت کرده اید؟! پس مجلس به قول معر‌ف با دولت دستش در یک کاسه است و به قول بعضی ها این حاکمیت یکدست و هماهنگ است!
حال چند نمونه از کارهای جدیدی که اینها انجام داده اند حائز اهمیت است؛ یکی ار نمایندگان به منظور فرار از افشای آرا و اقدامات منفی نمایندگان، با طرح شفافیتی که مطرح شده، مخالفت کرده ‌و بعد گفته است که مردم ظرفیت لازم. را ندارند که شما شفافیت داشته باشید(!) چطور مردم ظرفیت لازم را داشتند که به تو و امثال تو رأی بدهند؟! اما ظرفیت ندارند که بدانند من ‌و‌ تو به چه چیز رأی داده ایم؟! آیا مردم ظرفیت ندارند که بدانند چه کسانی ماشین های شاسی بلند را به عنوان رشوه گرفته اند؟! مردم خیلی ظرفیت دارند؛ من ‌ و تو ظرفیت نداریم؛ ما باید ظرفیتمان را زیاد کنیم. جالب آن است که این فرد بزرگوار آن قدر جسور است که گفته نه فقط ما نباید شفافیت داشته باشیم، خدا و قرآن و پیامبر و ائمه هم شفافیت نداشتند!! شما این غلط ها را از کجا درآورده اید؟ پایتان را از گلیمتان فراتر می گذارید به خاطر چهار سال نماینده بودن؟!

می‌خواهند مجلس را برای نور چشمی‌ها و بله قربان‌گو ها انحصاری کنند / هدفشان حذف جمهوریت است

منتجب‌نیا افزود: یک اقدام‌ مضحک و ناسنجیده دیگر که توسط دولت و مجلس انجام شد موضوع عدم تغییر ساعت ها بود؛ بیش از 50 سال است که کارشناس ها آمده اند حساب کرده اند و دیده اند تابستان ‌و زمستان ساعتها فرق می کند و باید آن را تغییر بدهند. آنوقت این آقایان دریک اقدام غیر منطقی و غیر علمی آمده اند آن را لغو کردند و می گویند طاغوتی است، اگر طاغوتی بود که ما چهل و سه سال آن را انجام دادیم! چه طور انجام شده ؟! بعد عجیبتر از آن، دیدند کار غلط کار غلط از آب درآمد، پس گفتند بیاییم ساعات کار ادارات را یک ساعت بکشیم عقب! با‌ور کنید یک کودک دبستانی به کارهای شما می خندد. طرح به اصطلاح اصلاح قانون انتخابات هم یکی دیگر از اقدامات نسنجیده مجلس بود. ما فکر کردیم اینها واقعا می خواهند قانون را اصلاح کنند، ‌نامه نوشتیم به دولت و مجلس که نظارت استصوابی را حذف کنید، دیدیم نه! اینها می خواهند مجلس را انحصاری کنند و به روی مردم و نخبگان مردم ببندند‌ و مجلس بشود مرکب از یک عده نورچشمی ‌یا افراد سرسپرده و بله قربا‌ن گو. حال آمده اند طرح و پیشنهاد می دهند و اختیارات شورای نگهبان را توسعه می دهند و طرح تناسب رأی را مطرح می کنند تا کسانی که سه دوره درمجلس بوده اند محروم شوند تا یک عده افراد شاخص وارد مجلس نشوند. واقعاً شرم آور است! من نمی دانم با چه جرئتی این اقدامات را می کنند. من نمی گویم همه آنها تصویب شده، بعضی از آنها آنقدر زشت است که خود نمایندگان نتوانستند به آن رای بدهند! الآن این طرح افتاده بین مجلس ‌و شورای نگهبان ‌و مجمع تشخیص مصلحت نظام که چه کار بکنند ‌ چه کار نکنند؛ اما همگی معتقدند که مجلس شورای اسلامی باید در انحصار یک جناح خاص باشد. همان جناحی که الآن حاکم است! من یک مصاحبه کردم و پیشنهاد دادم به حاکمیت که چرا برای خودتان زحمت ایجاد می کنید؟ شما که می خواهید یک چنین کاری بکنید؛ شما اصلاً مجلس را تبدیل کنید به مجلس عربستان ، من مجلس عربستان رفته ام، جزو هیأتی از پارلمان، جلسه ای داشتیم. از آنها پرسیدیم شما چه طور انتخاب می شوید؟ گفتند نه! ما انتخاب نمی شویم(!) ما، تاجران بزرگ عربستان هستیم و هر کس که در تجارت توفیق بیشتری داشت، پادشاه او را به عنوان مشاور انتخاب می کند! ما همه جزو ممتازها در تجارت هستیم. خیلی خوب! ما هم بیاییم یک چنین مجلسی تشکیل بدهیم، چرا برای خودتان و ما و دیگران دردسر درست می کنید؟ این همه خرج، این همه هزینه؟ شما هم بیائید یک همچین مجلسی تشکیل بدهید. ما هم  از د‌ور تماشا می کنیم و برایتان دعا می کنیم که موفق باشید. این مجلس با این اصلاحات، مجلس نیست. پس بنابراین من اعلام می کنم این اصلاحاتی که دارد در قانون ایجاد می شود، افساد قانون است، ابطال قانون است، دست مردم را کوتاه کردن از تعیین سرنوشت خود است و به عبارتی دیگر، نفی جمهوریت نظام جمهوری اسلامی است.

او تصریح کرد: با این اقدامات می خواهند جمهوریت را از بین ببرند، خوب آن آقا که فوت شد با صراحت می گفت جمهوری غلط است و اصلاً آن را قبول نداشت. می گفت ما حکومت دینی را قبول داریم. البته دینی هم که این آقایان میگفتند دین ارتجاعی و متحجرانه است نه دینی که امام خمینی می گفت و اسلام ناب و …، شما هم صراحت داشته باشید، مجلس آینده را مجلس انتصابی کنید، چه اشکالی دارد؟! مگر کسی هم از او بازخواست می کند؟ حالا نمی گوییم طالبان، می گوییم عربستان. پس بنابراین آنچه امروز درمجلس مطرح است، یک انحراف است، یک قانون شکنی است. در واقع منحصر کردن مجلس به یک باندخاص، به یک جناح خاص؛ نه فقط به اصولگرایان، بلکه به باند خاصی از باند اصولگرایی که بله قربانگو باشد.

تنها آخوندی بودم که برای شهادت دکتر شریعتی، مراسم گرفت

دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی با اشاره به سالگرد مرحوم دکتر علی شریعتی گفت: سالگرد شهادت دکتر شریعتی همزمان با سالگرد شهادت امام جواد (ع) شده است . من به عنوان کسی که همزمان با ایشان بو‌دم و شاید خبر نداشته باشید، تنها آخوند منتسب به امامی بودم که برای شهادت دکتر شریعتی مجلس با شکوهی با حضور علما، دانشجویان و دانشگاهیان گرفت. در این مجلس هزاران نفر از مردم حضور داشتند و من به دستور آیت الله پسندیده، برادر بزرگ حضرت امام و وکیل تام الاختیار ایشان، در مسجد شهدای خمین برای درگذشت مرحوم شریعتی به سخنرانی پرداختم. من کتابهای ایشان را خوانده ام و به آنها نقد هم دارم، حمایت هم دارم ولی بدانید دکتر شریعتی یکی از موتورهای محرک انقلاب بود، یکی از عناصری بود که توانست جوانان را و نسل جوان و تحصیلکرده را به اسلام، به انقلاب و به امام نزدیک کند، بعضی ها همان موقع می گفتند که این فرد با روحانیت مخالف است، با امام مخالف است، گفتم شریعتی گفته من اصلا قابلیت ندارم مقلد امام خمینی باشم، مقلد امام خمینی هم لیاقت می خواهد. این قدر ایشان بزرگوار بود. حق این مرحوم از سال ۵۶ تا به حال، کمتر در رسانه ها اعم از مکتوب و ملی ادا شده؛ اما بدانیم که شریعتی حق بزرگی گردن انقلاب و نظام و نسل جوان و به طور کلی کشور دارد، گردن نظام دارد.

با جلسه گرفتن، مردم پای صندوق نمی‌آیند / نمی‌توان در مسائل فرهنگی با زور برخورد کرد

منتجب‌نیا به انتخابات پیش رو اشاره و تأکید کرد: مردمی که زیر بار فشار اقتصادی کمرشان شکسته، با جلسه گرفتن استانداری ها و فرمانداری ها و احزاب به پای صندوق رأی نمی‌آیند. ولله ما دلمان به حال نظام و ملت می سوزد. در مورد حجاب گفتیم از اول که این کار بیراهه است و شما در این طرح و برنامه تان شکست می خورید، امروز هم آقای اژه ای طرح و لایحه داده اند به مجلس اما آن هم شکست می خورد.مگر می شود با مسائل فرهنگی با زور و .. برخورد کرد؟ در مورد انتخابات هم همین طور است. انتخابات باید مردمی باشد، ما که سر سوزنی نشانه یا اشاره ای ندیدیم که حاکمیت بخواهد فضا را باز بگذارد و انتخابات مردمی برگزار کند، بلکه تازه می بینیم؛ با جمهوریت دارند مقابله می کنند، شما که جمهوریت را این گونه هدف قرار داده اید، برای چه می خواهید انتخابات برگزار کنید؟ ما به عنوان حزب، بحث درون تشکیلاتی خودمان است که چه کار کنیم، ما نمی توانیم به راحتی تصمیم بگیریم، ما باید با دقت برخوردها و سیاستهای نظام را رصد کنیم و با دوستانمان و سایر احزاب در ارتباط باشیم تا ببینیم باید جه کار کنیم و به کجا میرسیم؟ این طور نیست که چهار فرماندار جلسه بگیرند و بگویند مردم را به صحنه بکشید، مردم را به کجا بکشیم؟ شما به مردم اجازه نداده اید اعتراضاتشان را بگویند، اعتراضاتشان در گلویشان گیر کرده، بگذارید گلویشان از اعتراضاتشان صاف شود و فریادشان را گوش بدهید بعداً از آنها رأی بخواهید. شما فریادشان را گوش نکرده اید حالا می خواهید رأی از آنها بگیرید؟! مردمی که الآن معترضند و منتظر جرفه ای هستند که مجدد اعتراض کنند بیایند به من و شما رأی بدهند؟ قطعاً چنین نیست. ما هم جلسه کمیته انتخابات خواهیم داشت اما برای ورود به انتخابات خیر، برای رصد اخبار مربوط به انتخابات و‌ نحلیل های آن و ارائه به شورای مرکزی حزب.
او در پایان به جهت نزدیک بودن روز هفتم تیر و سالروز شهادت مظلومانه دکتر بهشتی و یاران وفادارش به دست منافقین تصریح کرد: منافقین کوردل این عزیزان را به خاک و خون‌ و آتش کشیدند. ما این روز و یاد شهید مظلوم، بهشتی کم نظیر را گرامی می داریم. من بارها عرض کردم که من با شهید بهشتی مسافرتهایی داشتم و گهگاهی خدمتشان بودم. بهشتی علی التحقیق درنظام جمهوری اسلامی دوم نداشت، در مدیریت، در صداقت، در گفتار، در تحلیل، در روشنفکری، در آزادمنشی، دوم نداشت؛ آنها دانستند چه کسانی را ترور کنند. رضوان‌خدا بر روح بزرگوار بهشتی عزیز و یاران بزرگوارش و همه شهدای انقلاب اسلامی.

نوشته شده توسط:

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *